اختراع طراحي شده تحت عنوان "روپوش آزمايشگاهي آنتي باكتريال داراي بر چسب آشكار ساز فرابنفش" مي¬باشد. استفاده از روپوش، باعث كاهش آلوده شدن محيط، افزايش دقت نتايج آزمايشات، عدم اتلاف وقت و عدم تحميل هزينه¬هاي اضافي براي آزمايشگاههاي پزشكي، آزمايشگاه¬هاي كشت سلولي و تحقيقاتي مي¬شود. در حال حاضر همه روپوش هاي موجود در مراكز تحقيقاتي و آزمايشگاهي كشور از نوع روپوشهاي معمولي مي باشند. هدف از طراحي روپوش¬ حاضر، كاهش احتمال آلودگي نمونه ها و افزايش دقت و كارايي نسبت به روپوش هاي مشابه مي باشد. براي اين منظور، روپوش طراحي شده از پارچه هاي آنتي باكتريال ساخته شده است كه داراي ويژگي¬هاي آنتي باكتريال، ضد قارچ، ضد لك، ضد بو و ضد آب مي-باشند. داراي برچسب¬هاي تشخيص اشعه فرابنفش بر روي لباس مي باشند كه فرد را از در معرض قرار گرفتن اين تابش بسيار مخرب آگاه مي¬سازد. آستين¬هاي كش¬دار و قابل جدا شدن باعث راحتي و تسلط بيش از پيش فرد در هنگام كار با ابزارهاي حساس مي¬شود. وجود دكمه¬هاي مغناطيسي و يقه¬هاي 3 سانت در لباس امكان آنتقال آلودگي را به شدت كاهش مي¬دهد. طراحي خاص قسمت روبروي لباس مي باشد كه به صورت كج بوده و باعث تسهيل استفاده و كاهش خطر الودگي استند كار ميشود.

تهيه آنتي بادي هاي نشاندار مرحله كليدي در توسعه و تكامل روش هاي ايمونواسي است. امروزه تلاشهاي گسترده و وسيعي براي توليد آنتي‌بادي هاي نشاندار در عرصه هاي تجاري و تحقيقاتي در سطح بين‌المللي صورت مي گيرد. مولكول هاي گزارشگر فلورسانس با روش هاي شيميايي به آنتي بادي متصل شده و براي اندازه گيري واكنش آنتي ژن- آنتي بادي استفاده مي شود. يكي از خصوصيات قطعه scFv اندازه كوچك آنست (30 كيلو دالتون) كه حدود 5/1 اندازه آنتي بادي كامل IgG (150 كيلو دالتون) مي باشد. اين اندازه كوچك اين امكان را به قطعه scFv مي دهد كه به عمقي ترين بافت هاي بدن نفوذ كند. بعلاوه در كارهاي عكسبرداري Imaging بصورت in vivo سريع تر از IgG توسط كليه فيلتره شده و از بدن دفع مي شود. آنتي بادي مونو كلونال نشاندار با ماده فلورسانس ايزوتيوسيانيد عليه TNF-α كاربردهاي تشخيصي و تحقيقاتي فراوان دارند. از جمله فلوسيتومتري FACS، فلورسانس ميكروسكوپي و عكسبرداري Imaging مورد استفاده قرار مي گيرد. براي توليد آنتي بادي مونو كلونال از تكنيك فاژ ديسپلي استفاده شد و خالص سازي آنتي بادي با روش كروماتوگرافي تمايلي با استفاده از پروتيين A انجام گرديد.

در بسياري از موارد در جراحي داشتن آگاهي كافي از مشخصات ارگان تحت جراحي مانند ارتفاع، حجم، مساحت و... بسيار مفيد و ضروري است. در جراحي هايي مانند لاپراسكوپي، فاندوسكوپي، سيستوسكوپي... داشتن اين اطلاعات بسيار ضروري است. نمونه ديگري از اين ضرورت در جراحي سيستوسكوپي رفلاكس مثانه است.نياز به متد و دستگاهي كه بتواند اين اندازه ها را بدون نياز به پردازش هاي پيچيده و مستقل از نوع دوربين و محل بافت انجام دهد بسيار ضروري است. با استفاده از متد و دستگاه معرفي شده در اين اختراع ما توانستيم مشخصات ظاهري بافت يا ارگان را بدون نياز به پردازش¬هاي پيچيده و دستگاه¬هاي جانبي اندازه¬گيري كنيم. تا كنون از دو روش براي اندازه گيري اندازه و ساير مشخصات بافت مورد نظر استفاده مي شده است. يكي روش دستي بوده كه در آن پزشك با فرستادن جسمي (كه از اندازه آن آگاهي دارد) به درون بافت و مقايسه ارتفاع آن با ارتفاع بافت هدف، بطور نسبي ارتفاع و ساير مشخصات بافت را اندازه¬گيري مي¬كردند. كه در موارد زيادي از جراحي ها فرستادن جسم به داخل بافت غير ممكن بود، لذا اين روش كارآمد نبود. در موارد بسيار ضروري كه بدست آوردن دقيق اندازه¬ها حياتي بود از نمونه عكس و فيلم تهيه مي¬شد و با استفاده از پردازش ديجيتال نمونه¬ها(كه فرايندي دشوار دارد) فاكتورهايي مانند ارتفاع و مساحت اندازه¬گيري مي¬شد. كه اين مورد نيز به دليل برخي مشكلات مانند عدم امكان بدست آوردن خيلي از مشخصات از تصوير دو بعدي، كارايي چنداني ندارد. لذا تا كنون دستگاه و متدي كه بتواند بدون محدوديت اين اندازه¬گيري¬ها را انجام دهد ارايه نشده است. در اين اختراع روش و دستگاهي ارايه شد تا بتواند اين كمبود را جبران كند و بدون نياز به تجهيزات پيچيده نياز پزشك جراح را برطرف سازد. در اين دستگاه با استفاده از يك سنسور، فاصله لنز تا بافت محاسبه و موقعيت بافت در فضا مشخص مي شود و سپس مشخصات بافت از قبيل ارتفاع، مساحت و ... محاسبه مي شود.

استخراج سلولهاي ماكروفاژ و كشت آنها در محيط آزمايشگاه جهت يافتن مكانيسم هاي فيزيوپاتولوژيك بيماريها حائز اهميت مي باشد. همچنين فرآيند استخراج و كشت اين سلولها در مطالعات اثربخشي داروها هم داراي كاربرد مي باشد. با وجود اينكه روشهاي مختلفي براي براي استخراج اين سلولها به كار گرفته شده اند، ولي تا به حال كيت تجاري يونيورسال كه به طور استاندارد و تكرار پذير بتواند فرآيند جداسازي ماكروفاژها را از بافت هاي مختلف ميسر سازد، ساخته نشده است. در كنار اين، روشهاي به كار گرفته شده، مستلزم مواد مصرفي زيادي بوده و بر حسب نتايج ناشي از مطالعات فلوسيتومتريك، درصد استخراج ماكروفژها با استفاده از آنها، معمولا در حد 85 درصد مي باشد. به لحاظ فني، در كيت مورد نظر كلاژناز نوع I جايگزين كلاژناز تيپ II و III خواهد شد. گفتني است با توجه به كارآئي بالاي اين تيپ از كلاژناز، ميزان استخراج سلول هاي ماكروفاژ تا 95 درصد افزايش خواهد يافت. همچنين، كيت تجاري مورد طراحي به صورت منسجم، آسان و گام به گام مراحل استخراج ماكروفاژ را ارائه خواهد نمود و ضمن صرفه اقتصادي، خطاهاي احتمالي را به نحو چشمگيري كاهش خواهد داد.

اختراع حاضر تحت عنوان " دستكش سه لايه منعطف ، محافظ و حساس به لمس براي كار با حيوانات آزمايشگاهي " به جهت كاهش خطر كار با حيوانات آزمايشگاهي و همچنين افزايش راحتي اپراتور طراحي گرديده است.اين دستكش در قسمت انگشتان از يك لايه داخلي، يك لايه مياني و يك لايه خارجي تشكيل شده است. لايه داخلي از جنس از چرم يا الياف ميباشد كه براي افزايش حساسيت لمسي و جلوگيري از تعريق دست ميباشد. لايه مياني از لاستيك نيتريل و الياف آرامايد تشكيل شده است كه به جهت افزايش مقاومت در برابر پارگي دستكش تعبيه شده است.لايه خارجي كه از لايه نازك پلي آميد پوشانيده شده است براي افزايش مقاومت به سايش و پارگي و مقاومت در برابر سوراخ شدن دستكش در مواقع گاز گرفتن حيوان طراحي شده است.

اختراع حاضر تحت عنوان " افشانه خودكار استريل كننده آزمايشگاهي داراي چشم الكترونيكي مادون قرمز " مي باشد. از بزرگترين چالش هاي موجود در محيط هاي آزمايشگاهي، بيمارستان ها، درمانگاه ها وصنايع غذايي و دارويي و مدارس ضد عفوني و استريل كردن دست ها و ابزار كار مي باشد. امروزه در اكثر آزمايشگاه ها و مراكز تحقيقاتي از اسپري الكلي دستي (براي ضدعفوني نمودن دست ها و لوازم كاري) و يا ژل هاي استريل كننده (تنها براي استريل كردن دست ها) استفاده مي‌شود. براي كاهش خطر آلوده شدن و ضد عفوني كردن دست ها بدون تماس دست با سطوح در مراكز تحقيقاتي، صنايع غذايي، آرايشي و بهداشتي، اسپري استريل كننده آزمايشگاهي طراحي شده مي‌تواند جايگزين مناسبي براي نوع دستي اين ابزار قرار گيرد. دستگاه اسپري استريل كننده آزمايشگاهي با به كار بردن انواع مواد ضدعفوني كننده مايع به وسيله سيستم اسپري كننده اتوماتيك باعث از بين بردن آلودگي هاي ميكروبي و ساير عوامل بيماري زا مي‌شود. اين محصول مجهز به سنسور اتوماتيك (چشمي الكترونيكي مادون قرمز) در زير دستگاه بوده و با نزديك شدن دست ها در فاصله 10 تا 25 سانتي متري، دستگاه را فعال مي‌كند. طراحي ويژه دستگاه شرايط را براي راحتي نصب و تنظيم ساده آن در سطوح مختلف همانند شيشه و ديوارو سطوح فلزي و حتي داخل هود هاي آزمايشگاه فراهم مي‌كند.

تست التيام زخم (Wound healing assay / Scratch assay) يكي از تكنيك هاي مفيد و كاربردي در آزمايشگاه هاي كشت سلولي ميباشد كه به جهت بررسي اثرات دارو ها و تركيبات مختلف بر مهاجرت رده هاي سلولي نرمال و سرطاني استفاده ميشود .اين تست در حالت روتين توسط تكنسين هاي آزمايشگاهي و به صورت دستي و بدون استفاده از ابزار تخصصي صورت ميگيرد و به همين دليل امكان خطا وجود دارد. قطعه حاضر تحت عنوان " قطعه خراش دهنده لايه سلولي مورد استفاده براي تست التيام زخم (Wound healing assay) در آزمايشگاه تحقيقاتي" با طراحي ويژه باعث تسهيل اين تكنيك ميشود و امكان خطا و تكرار دوباره آزمايش را به صورت چشمگير كاهش ميدهد. اين قطعه از جنس پلكسي گلس ميباشد كه قابليت اتوكلاو شدن را نيز دارد. اين قطعه داراي يك شكاف در قسمت مركزي بوده و همچنين يك قطعه مكمل به جهت ايجاد خراش در كنار قطعه حاضر وجود دارد. اين قطعه باعث تسهيل ايجاد خراش هاي با كيفيت توسط كاربر ميشود. اين قطعه ميتواند در مراكز تحقيقاتي پزشكي داخل و خارج از كشور مورد استفاده قرار گيرد.

از مهمترين موارد در تكنيك كشت سلولي، رعايت شرايط استريل به منظور عدم ايجاد آلودگي در سلول هاست. در صورتيكه فرد مهارت لازم را نداشته باشد (به عنوان مثال دانشجويان در مراحل ابتدايي آموزش كشت سلولي) و يا به هر دليل ديگري ممكن است سلول هاي كشت داده شده طي پروسه تعويض محيط كشت آلوده شوند كه مي تواند موجب تكرار فرايند پژوهش شود. لذا اختراع حاضر به دليل داشتن مزيت منحصر به فرد يعني قابليت تعويض محيط كشت در شرايطي حتي بدون نياز به هود كشت سلولي موجب تسهيل روند تعويض محيط كشت شده است. در اختراع مذكور، بر روي بدنه در قسمت ته فلاسك فيلتر 0.22 ميكرون تعبيه شده است كه يك سر آن به داخل فضاي استريل فلاسك راه دارد و سر بيروني آن به واسطه در پوشي پلاستيكي پوشيده شده است كه مي توان از طريق اين ورودي مايع رويي فلاسك كشت را با استفاده از يك سرنگ استريل با آسپيره كردن، جمع آوري نمود و محيط كشت تازه را با سرنگ از طريق همين ورودي به داخل فلاسك اضافه نمود. بنابراين در اختراع مذكور فيلتر تعبيه شده بر روي فلاسك، موجب به حداقل رسيدن احتمال آلودگي حين فرايند تعويض محيط كشت مي شود. علاوه بر اين با طراحي شيب 10 درجه اي در سمت داخلي جدار ته فلاسك، در اطراف خروجي فيلتر در طرفين فيلتر، موجب تسهيل جمع آوري حداكثر محيط كشت رويي سلول ها شده است. همچنين به دليل وجود فيلتر در محل تعويض محيط كشت، مرحله سانتريفوژ سلول هاي سوسپنت به منظور رسوب دادن سلول ها و حذف محيط كشت مصرف شده در فلاسك مذكور حذف شده است زيرا كه سلول هاي سوسپنت در پشت فيلتر باقي مي مانند. لذا اين نوع فلاسك كشت با هدف به حداقل رساندن موانع موجود در فرايند كشت سلولي، كاهش ريسك آلودگي، جلوگيري از آسيب رسيدن به سلول ها هنگام تعويض محيط و يا از دست دادن سلول هاي سوسپنت حين تعويض محيط كشت، صرفه جويي در زمان، و ارتقاء كيفيت فرايند كشت سلولي حتي براي افراد مبتدي، طراحي گرديده است.